چندشغله شدن كارگران؛ فرار از فقر يا سقوط در مشاغل كاذب؟
رشد تورم و كاهش قدرت خريد باعث شده بسياري از كارگران براي تأمين معاش به چندشغله شدن روي آورند، راهكاري موقت كه پيامدهايي چون فرسودگي جسمي و گسترش مشاغل كاذب را به همراه دارد.
به گزارش خبرنگار اقتصادي خبرگزاري تسنيم، در سالهاي اخير با افزايش فشارهاي معيشتي و رشد مداوم تورم، بسياري از كارگران ايراني ناچار شدهاند براي تأمين هزينههاي زندگي به سراغ چندشغله شدن بروند. اشتغال همزمان در دو يا چند كار، كه گاه به فعاليتهاي غيررسمي و كاذب نيز كشيده ميشود، امروز به يكي از واقعيتهاي تلخ بازار كار كشور تبديل شده است.
چرا كارگران چندشغله ميشوند؟
كارشناسان دلايل اصلي چندشغله بودن نيروي كار را ناهماهنگي ميان استفانا وليكوويچ دستمزدها و هزينههاي زندگي عنوان ميكنند. بر اساس آمارهاي رسمي، حداقل دستمزد مصوب كارگران كفاف كمتر از نيمي از هزينههاي خانوار را ميدهد. از سوي ديگر، نبود امنيت شغلي، تأخير در پرداخت حقوق و هزينههاي بالاي مسكن و درمان، كارگران را وادار كرده است كه به سراغ مشاغل دوم و سوم بروند.
حميد حاجي اسماعيلي, فعال كارگري معتقد است كه مطابق گزارش ميداني, حدود 60درصد افراد شغل دوم يا سوم دارند. طبيعتاً بحران اقتصادي، تورم، گراني و مشكلات عديده در سالهاي اخير كارگران را مجبور به شغل بعدي كرده است تا بتوانند با درآمدي ديگر از پس هزينه هاي زندگي بر بيايند. اما يكي از مشكلات اين است كه كارمندان، كارگران و حتي بازنشستگان اگر شغلي رسمي پيدا نكنند، معمولاً در فعاليتهاي غيررسمي مانند رانندگي، حمل و نقل و دلالي كاري براي خود دست و پا ميكنند.
حاجي اسماعيلي افزود: بنابراين جنبه اقتصادي چندشغله بودن براي عموم مردم مهم است. چون در سالهاي اخير درآمد و قدرت خريد آنها بصورت روزانه كاهش يافته كه ناشي از ساختار بيمار اقتصاد كشور است.متأسفانه، سياست گذاران نيز نتوانستند تناسبي بين تورم و حقوق و دستمزد ايجاد كنند و شاهد هستيم كه ارزش حقوقها نسبت به تورم روند كاهشي به خود گرفته است.
به گزارش تسنيم, بخش قابل توجهي از اين فعاليتهاي جانبي، در قالب مشاغل كاذب و غيررسمي مانند دستفروشي، رانندگي در تاكسيهاي اينترنتي، يا كارهاي فصلي و خدماتي صورت ميگيرد. اين نوع اشتغال اگرچه درآمد اندكي را نصيب كارگران ميكند، اما به دليل نبود بيمه، فقدان امنيت شغلي و استهلاك بالاي جسمي، فشار مضاعفي بر زندگي آنان وارد ميسازد.
چندشغله بودن، علاوه بر كاهش كيفيت كار و بازدهي نيروي كار، پيامدهاي اجتماعي نيز دارد. كارگران با ساعات طولاني كار، از زندگي خانوادگي و استراحت كافي محروم ميشوند و اين مسئله سلامت جسمي و روحي آنان را تهديد ميكند. همچنين افزايش اشتغال غيررسمي ميتواند تعادل بازار كار و فرصتهاي شغلي پايدار را بر هم بزند.
افزايش حقوق و دستمزدها,بهبود شرايط شغلي،اجراي طرحهاي حمايتي و توجه به سلامت كارگران را مي توان به عنوان راهكارها براي كاهش چند شغله بودن كارگران به كار برد. تنظيم دستمزدها بر اساس نرخ تورم و هزينههاي واقعي زندگي ميتواند نياز به چند شغله بودن را كاهش دهد. ايجاد شغلهاي پايدار و باكيفيت همراه با حمايتهاي اجتماعي از كارگران ضروري است.دولت ميتواند از طريق ارائه يارانه، تسهيلات ارزانقيمت و خدمات اجتماعي، به كاهش فشار اقتصادي بر كارگران كمك كند.ارائه برنامههاي سلامت و حمايت رواني ميتواند از تأثيرات منفي چند شغله بودن بكاهد.
كارشناسان معتقدند چند شغله بودن كارگران اگرچه پاسخي به مشكلات اقتصادي است، اما نبايد به يك رويه دائمي تبديل شود. نياز است كه دولت، كارفرمايان و جامعه به طور جدي به مسائل معيشتي كارگران توجه كنند تا شرايطي فراهم شود كه آنها بتوانند بدون فشار مضاعف، زندگي باكيفيت و با ثباتي داشته باشند. اين اقدام نه تنها به نفع كارگران بلكه به نفع كل جامعه خواهد بود.
كارشناسان معتقدند كه حل معضل چندشغله بودن كارگران تنها از مسير اصلاح دستمزدها و ارتقاي كيفيت مشاغل رسمي امكانپذير است. افزايش واقعي مزد متناسب با هزينههاي زندگي، حمايتهاي بيمهاي و رفاهي، و ايجاد فرصتهاي شغلي پايدار از جمله اقداماتي است كه ميتواند كارگران را از ناچار شدن به فعاليتهاي چندگانه نجات دهد.
برچسب: ،